در گذشتههای دور بومی بودن مدیریت روستا مورد توجه بزرگ مالکان و خرده مالکان بوده است. در جریان اصلاحات ارضی دهه چهل و حذف بزرگ مالکان از عرصههای روستایی، اختیارات مدیریت بومی و سنتی روستا هم به ناچیزترین سطح خود میرسد و جریان دولتی شدن آن هم روزبه روز افزایش یافت و در نتیجه دست روستاییان از مشارکت در تصمیمگیری برای اداره امور داخلی روستاهای خود کوتاهتر شد. این روند در قالبهای جدیدی مانند شورای اسلامی روستا و دهیاریها تا به امروز هم تداوم یافته است. در این مقاله اهمیت موضوع مدیریت روستایی بررسی و عدم توجه به آن مانعی مهم در امر توسعه تلقی شده است. هرگونه طراحی برای نظام مدیریت روستایی باید مبتنی بر اعتماد و اعتقادات مردم روستایی باشد. * دکتر اسماعیل شهبازی: عضو شاخه اقتصاد، ترویج و آموزش در گروه علوم کشاورزی فرهنگستان علوم و استاد توسعه و ترویج درگروه آبادانی روستاها، پارک علمی و تحقیقاتی و فناوری، دانشگاه شهید بهشتی، پردیس 1 (سوادکوه) ( dr.ismail-shahbazi@yahoo.com ). این مقاله در دومین همایشملی توسعه پایدار روستائی در دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلیسینا همدان در تاریخ 15 تیرماه 1390 ارائه شده و محتوای آن مبتنی برهمکاریهای علمی ـ پژوهشی آقای دکتر عباس شریفی تهرانی استاد دانشگاه تهران و عضو و ریاست گروه علوم کشاورزی است که با استفاده از امکانات مالی تدارک یافته توسط فرهنگستان علوم و نیز، مباحث برگرفته از کتاب: درآمدی برآسیبشناسی توسعه روستائی تهیه شده است .